آرشا خودزنی میکند
سلام عزیز دلم
امروز صبح داشتیم آمادت میکردیم که با عمه جون شکوفه و دانیال و دادفر بریم بیرون که دیدیم زدی زیر گریه به بابا گفتم چی شد بابا دید شما خودت موهاتو کشیدی ول هم نمیکنی و داری داد میزنی منم هر کاری میکردم دستتو باز نمیکردی الهی من فدات بشم با این کارات که مارو میترسونی
راستی بیرون که رفتیم تنها کسی که خرید کرد شما بودی که یه کلاه خوشگل بابا برات گرفت پسر خیلی خوبی هم بودی از اول تا آخر خوابیده بودی
اینم عکس امروز شما همراه با کلاه جدیدت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی